سرزنش و مسئولیت پذیری
وقتی مشکلی در یک سازمان پیش میآید، اولین سوالی که اغلب مطرح میشود این است که “تقصیر کیست؟” وقتی اطلاعاتی در حسابداری وجود ندارد، تقصیر حسابدار است. اگر یک مشتری کلیدی را از دست دادیم، این مشکل گروه فروش است – “آنها بیش از آنچه ما می توانستیم به آنها قول بدهیم!”
هنگامی که خطاهایی مانند این ظاهر می شوند، به نظر می رسد سرزنش کردن یک بازتاب طبیعی در بسیاری از سازمان ها است. حتی آن دسته از افرادی که می خواهند از اشتباهات درس بگیرند، مقصران را نام می برند. هنگامی که متوجه شدیم مقصر چه کسی است، سپس سعی می کنیم بفهمیم که چه چیزی با مجرمان فرضی مشکل دارد. تنها زمانی که متوجه می شویم مشکل آنها چیست، احساس می کنیم که مشکل را درک کرده ایم. واضح است که مشکل آنها هستند و تغییر یا خلاص شدن از شر آنها (یا به سادگی عصبانی شدن از آنها) راه حل است.
با این حال، یک مشکل در این سناریوی رایج وجود دارد: جایی که سرزنش وجود دارد، یادگیری وجود ندارد. در جایی که سرزنش وجود دارد، ذهنهای باز بسته میشوند، تحقیق متوقف میشود و میل به درک کل سیستم کاهش مییابد. وقتی افراد در فضای سرزنش کار می کنند، طبیعتاً اشتباهات خود را می پوشانند و نگرانی های واقعی خود را پنهان می کنند. و هنگامی که انرژی به انگشت نشان دادن، قربانی کردن، و انکار مسئولیت می رود، بهره وری آسیب می بیند زیرا سازمان اطلاعاتی در مورد وضعیت واقعی امور ندارد. گرفتن تصمیمات خوب با اطلاعات ضعیف غیرممکن است.
در واقع سرزنش هزینه دارد. وقتی معاون بازاریابی و معاون تحقیق و توسعه یکدیگر را به خاطر مشکلات کیفی در توسعه محصول سرزنش می کنند، نمی توانند روی همکاری با یکدیگر برای ارائه بهترین محصولات به بازار تمرکز کنند. انگشت اشاره آنها منجر به از دست دادن پتانسیل فروش می شود.
سرزنش به ندرت درک ما را از موقعیتمان افزایش می دهد و اغلب مانع از حل موثر مشکل می شود. بنابراین چگونه از تمایل به سرزنش اجتناب کنیم و محیط های سازمانی را ایجاد کنیم که در آن کمتر سرزنش کنیم؟ شفاف سازی و پاسخگویی یک گزینه است. فرایند تفحیض اختیار (تعیین مسئولیت) برای پیشبرد یک موقعیت می تواند به ایجاد فرهنگ یادگیری واقعی کمک کند.
مسئولیت پذیری از قراردادهای شفاف، گفتگوهای مداوم و تعهد سازمانی برای حمایت از مسئولیت پذیری به جای سرزنش ناشی می شود. قرارداد هایی که بر وظایف و اموری که باید انجام شود، نقش هایی که باید برعهده گرفت، فرآیندهای باید مورد استفاده قرار گیرد، استانداردهای جستجو شده و نتایج مورد انتظار تمرکز دارد. مکالمات دوره ای در طول زمان قراردادهای نهان و پنهان را به منظور تأیید درک مشترک بررسی می کند. این ارتباط زمانی مفیدتر می شود که افراد مایل و قادر به بحث در مورد مشکلات مشترک خود در یک محیط بزرگتر باشند که به مسئولیت پذیری اهمیت می دهد.
تفاوت بین مسئولیت پذیری و سرزنش
فرهنگ لغت به روشن شدن تفاوت بین مسئولیت پذیری و سرزنش کمک می کند. پاسخگو بودن یعنی « حساب کردن یا بازنگری کردن» و سرزنش «عیب جویی، مقصر کردن، توهین کردن، سرزنش کردن» است. مسئولیت پذیری بر حفظ توافقات و انجام کارها در فضای محترمانه تأکید دارد. سرزنش یک فرآیند احساسی است که مقصر را بی اعتبار می کند.
تمرکز بر مسئولیت پذیری نشان می دهد که همه ممکن است اشتباه کنند یا از تعهدات خود کوتاه بیایند. آگاه شدن از اشتباهات یا کمبودهای خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد ما را قادر می سازد در آینده موفق تر باشیم. بنابراین مسئولیتپذیری شرایطی را برای گفتگوهای سازنده و مداوم ایجاد میکند که در آن آگاهی ما از واقعیت کنونی تشدید میشود و در آن ما برای جستجوی علل ریشهای، درک بهتر سیستم و شناسایی اقدامات و توافقهای جدید تلاش میکنیم. ویژگی های مسئولیت پذیری عبارتند از: احترام، اعتماد، تحقیق، اعتدال، کنجکاوی و درک متقابل.
از سوی دیگر، مقصر دانستن چیزی فراتر از یک فرآیند تخصیص خطا است. اغلب این فرآیند برای شرمساری دیگران و جستوجوی مشکلی در آنهاست. سرزنش یک راه حل اولیه و مصنوعی برای یک مشکل پیچیده ارائه می دهد. این یک دید سادهنگر از یک واقعیت پیچیده ارائه میکند: من میدانم مشکل چیست، و شما هستید. بنابراین سرزنش، تحقیق را دشوار می کند و شانس دستیابی به ریشه واقعی یک مشکل را کاهش می دهد. سرزنش همچنین ترس ایجاد می کند و اعتماد را از بین می برد. وقتی سرزنش می کنیم، اغلب معتقدیم که دیگران نیت بدی دارند یا توانایی ندارند. با این حال، ما تمایل داریم که اعمال خود را توجیه کنیم، زیرا از نزدیک می دانیم با چالش هایی که با آن روبرو هستیم.
ویژگی های سرزنش عبارتند از: قضاوت، خشم، ترس، تنبیه و خودبرتربینی.
مطالب مرتبط